استحاله ی ذهنی

ذهن ایرانی، همچون اقلیم کشورش ملون ومتنوع است .انگار،ذهن ایرانی در بستر زمان، از حالتی به حالتی دیگر دایم در تغییر و تحول است.

استحاله ی ذهنی

ذهن ایرانی، همچون اقلیم کشورش ملون ومتنوع است .انگار،ذهن ایرانی در بستر زمان، از حالتی به حالتی دیگر دایم در تغییر و تحول است.

ایران سرای من است

گفتگوی کودک با خدا

پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۸:۵۵ ق.ظ

کودک آرام گفت: «خدایا با من حرف بزن.»

و چکاوک آواز سر داد. کودک نشنید.

پس فریاد برآورد: «خدایا، با من حرف بزن.»

و تندر در پهنه آسمان غرید. کودک اطرافش را نگاه کرد و گفت: «خدایا بگذار ببینمت.»

و ستاره ای درخشید، اما کودک ندید.

کودک فریاد زد: «خدایا، معجزه ای به من نشان بده.»

و کودکی متولد شد. اما کودک متوجه آن نشد.

پس کودک ناامیدانه فریاد کشید: «خدایا، مرا لمس کن تا بدانم که اینجایی.»

و در آن هنگام خداوند فرود آمد و کودک را لمس کرد.

اما کودک با دست پروانه را پراند و بی خبر از همه جا راه خود را گرفت و رفت.

 

 

«داستان های کوتاه - سید ابوالفضل نعمت اللهی»

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۱۱
ایران سرا

خدا

داستان کوتاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی