استحاله ی ذهنی

ذهن ایرانی، همچون اقلیم کشورش ملون ومتنوع است .انگار،ذهن ایرانی در بستر زمان، از حالتی به حالتی دیگر دایم در تغییر و تحول است.

استحاله ی ذهنی

ذهن ایرانی، همچون اقلیم کشورش ملون ومتنوع است .انگار،ذهن ایرانی در بستر زمان، از حالتی به حالتی دیگر دایم در تغییر و تحول است.

ایران سرای من است

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موسیقی» ثبت شده است

سلطان ساز،در چنین روزی پا به جهان نهاد

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۳۲ ب.ظ
استاد محمدرضا لطفی ۷۴ سال پیش در چنین روزی به دنیا آمد. او یکی از نوازندگان و آهنگسازان ماندگار موسیقی ایران است و در تاریخ موسیقی ایران نقش قابل توجهی داشته و بسیاری از هنرمندان سرشناس موسیقی از شاگردان او بوده‌اند و اکثر آنها از ویژگی‌های منحصر به فرد او حرف می‌زنند.
مجید درخشانی که روزگاری شاگرد لطفی در دانشگاه بود گفته است: من در دانشکده با استاد لطفی هفته‌ای دو روز کلاس داشتم ولی برایم کم بود. گفت: «اگر خواستی و می‌توانی صبح زود بیدار شوی، ساعت شش‌ و نیم، هفت صبح بیا پنجره آشپزخانه را بزن که بقیه بیدار نشوند. بعد بنشینیم و تمرین کنیم.»

سالی که انقلاب شد، در خانه‌ای زندگی می‌کردم که صاحبخانه می‌خواست خانه را خالی کنیم. آقای لطفی هم خیلی تیزهوش بودند. یک روز به من گفت: «حالت خوب نیست، چه‌ شده؟» من ذهنم مشغول این خانه بود. گفتم: «چیزی نیست.» ولی استاد در ساز زدن من متوجه موضوع شده ‌بود. گفتند: «مشکلت را بگو!» من هم موضوع را گفتم: «خانه‌ای دیگر پیدا کردم که صاحبخانه ١٠ هزار تومان می‌خواهد. من هم دانشجو هستم و این مبلغ برای من خیلی زیاد است. اگر این خانه را از دست بدهم دیگر در تهران بی‌خانمان می‌شوم.» فردای آن روز دیدم استاد یک پاکت آورد و به من داد و گفت: «برو خانه‌ات را بگیر و سازت را بزن. به هیچ‌ چیز هم فکر نکن.» بعدها این ١٠ هزار تومان دست من بود تا چاووش باز شد. در اوایل چاووش هم که من هیچ درآمدی نداشتم. بعد که کلاس‌ها راه افتاد شهریه می‌گرفتم. من هم اولین تجربه تدریس را در چاووش داشتم. البته قبل از آن در دانشگاه صنعتی بخش فوق‌العاده استاد لطفی مرا برای تدریس معرفی کرده‌ بودند و تجربه تدریس از آنجا شروع شد. بعد نوبت به چاووش رسید، ولی درآمد چاووش در حدی نبود که من بتوانم این ١٠‌هزار تومان را پس بدهم. بعد وقتی آقای لطفی موسیقی فیلم «حاجی‌ واشنگتن» علی حاتمی را ساخت، من جزو نوازنده‌ها بودم. یک سال بعد نزدیک عید بود که آقای لطفی به نوازنده‌ها نفری یک پاکت حاوی صد هزار تومان داد. همانجا ١٠ هزار تومان ایشان را خواستم پس بدهم که استاد کاملا اظهار بی‌اطلاعی کردند. مطمئنم که تظاهر نمی‌کردند. اصلا یادشان نبود. برایش تعریف کردم که قبل از انقلاب من برای خانه‌ گرفتن پول نداشتم. شما به من پول قرض دادید. ولی باز یادشان نیامد و گفتند: اگر مربوط به سال‌های دور است که شامل مرور زمان شده و من از یادم رفته است و ١٠ هزار تومان را نگرفتند.

هادی منتظری آهنگساز و از اعضای گروه شیدا هم گفته است: محمدرضا لطفی عاشق تدریس بود. او در تمام مراحل تدریس پول نگرفت و چنان جدیتی در تربیت و آموزش شاگردان داشت که او را تبدیل به هنرمندی منحصر به فرد می‌کرد. در دانشکده موسیقی وقتی شاگرد لطفی شدم او بسیار سختگیر بود به‌طوری که سه ترم دستگاه شور را نواختم تا او بالاخره به من نمره قبولی داد و در ادامه زمانی که دیگر انگشتانم پینه بسته بود مرا به همکاری با گروه شیدا دعوت کرد. روزی بعد از چند جلسه تمرین کمانچه‌ای برایم آورد و به من هدیه داد و گفت به پاس زحماتی که در این مدت کشیدی این کمانچه را به تو می‌دهم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۹ ، ۱۹:۳۲
ایران سرا

بانو بینا،تولدت مبارک

يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۰۳ ب.ظ
سیما بینا یکی از هنرمندان قدیمی ایران است که آثار ارزشمندی را به یادگار گذاشته. متولد شهر خوسف خراسان است و شیفتگی‌اش به موسیقی محلی بیشتر از هرچیزی به همین برمی گردد که دلبسته نغمه‌های سرزمین مادری است.

۹ساله بود که به‌عنوان خواننده موسیقی کودک کارش را در رادیو ایران آغاز کرد. در این برنامه گاهی ترانه‌های محلی را که از پدرش آموخته بود می‌خواند که با استقبال زیادی روبه‌رو شدند. در آن دوره با بزرگانی همچون داوود پیرنیا کار می‌کرد و مسیر پیشرفت را پشت‌سر می‌گذاشت. اوایل کار آهنگ‌ها و ترانه‌های محلی را به رادیو می‌برد و مرحوم ‌پیرنیا آنها را برای تنظیم به موسیقیدانان بنام می‌داد اما بعدها به این نکته پی برد که بهتر است این ترانه‌ها با ساز و نوازنده‌های محلی تنظیم و اجرا شود. سال‌ها از آن روزها گذشته و هنوز مردم او را با همان ترانه‌های محلی به خاطر می‌آورند.

می‌گوید به‌طور مشخص از هیچ کدام از هنرمندان محلی متاثر نیستم اما از همه این استادان آموخته‌ام و تاثیر گرفته‌ام؛ به‌خصوص از موسیقی جنوب خراسان، تربت‌جام، خوسف و بیرجند. با تمام استادان این مناطق نشست و برخاست داشته‌ام و با آنها کار کرده‌ام؛ استادانی مثل عثمان خوافی، پورعطایی و تمام استادان دیگر تربت‌جام و جنوب و شمال خراسان. در سال‌های پس از انقلاب به تدریس موسیقی روی آورد و همچنین به تحقیق و جمع‌آوری ترانه‌های محلی ایرانی و بازنویسی آهنگ‌های مردمی و روستایی پرداخت. به دورترین نقاط ایران سفر کرد و مجموعه‌ای از ناب‌ترین ترانه‌ها و آهنگ‌های مهجور را جمع کرد؛ نغمه‌هایی که توسط مردان و زنان هنگام زندگی و کار روزانه اجرا می‌شد. در مصاحبه‌ای درباره جمع‌آوری آن آثار گفته است: وقتی به روستاهای دورافتاده می‌رفتم اگر پدرم یا عمویم همراهم بودند، آنها باید از اتاق بیرون می‌رفتند تا یک خانم برای من بخواند. سعی می‌کردم خودم با آنها دوست و صمیمی بشوم و برای آنها کمی بخوانم. یا صحبت کنیم و دوست شویم تا مثلا یک خط بخوانند.

سیما بینا در سال‌های پس از انقلاب مدت زیادی برای آموزش موسیقی به زنان صرف کرد، وی در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق می‌گوید: جالب است با همه محدودیت‌ها اشتیاق شرکت در کلاس‌های آواز و موسیقی از جانب خانم‌ها بسیار زیاد و گرم بود. در مورد این سوال که تمرین صدا و آواز چه دستاوردی برای خانم‌ها دارد می‌گفتند می‌خواهیم ردیف موسیقی سنتی و ملی ایران را یاد بگیریم و بشناسیم. خیلی‌ها در کلاس دوام نمی‌آوردند چون کار آسانی نبود، اما عده‌ای که به موسیقی و آواز علاقه داشتند با عشق و پشتکار فراوان و باورنکردنی در کلاس‌ها حاضر می‌شدند و این کلاس‌ها واقعا قبل از انقلاب به این صورت و شدت نبود. کلاس‌های آواز من واقعا فضا و هوای خوبی برای همه ما داشت و انرژی و آرامش و آزادی را حس می‌کردیم. از نظر موسیقی و ارتباط و احوالات خوبی که با هم در موسیقی داشتیم هم مفید بود.

یکی دیگر از مشغله‌هایش در این سال‌ها نقاشی بوده و البته با این هنر هرگز غریبه نبوده چراکه تحصیل‌کرده رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیباست. می‌گوید همیشه نقاشی را مثل یک چاشنی و پناهگاه زندگی‌ام دانسته‌ام و برای همین است که شاید خیلی مطرح نشده و هیچ‌وقت به هدف اینکه نمایشگاهی بخواهم بگذارم نرفته‌ام یک مجموعه نقاشی کار کنم. در تمام فواصل زندگی چه وقتی خیلی ناراحت و غمگین هستم و چه مواقعی که فاصله بین کنسرت‌ها دارم به دنیای نقاشی خودم پناه می‌برم.

پس از مرگ استاد شجریان سیما بینا در یادداشتی که در مجله «اندیشه پویا» منتشر شد درباره محدودیت‌هایی که در مقطعی از سال‌های پس از انقلاب به وجود آمد نوشت: «یادم می‌آید که در این زمان بی‌خبری و سکوت، یک روز به منزل شجریان زنگ زدم. با ناهیدخانم، همسر ایشان، صحبت کردم و احوال‌پرس استاد شدم.

با ناراحتی گفتند: «هیچی! محمدرضا به مشهد رفته و دوباره به کار نجاری که خیلی دوست داره برگشته!» بعد از این مکالمه کوتاه به قدری دلتنگ و ناامید شدم که اشکم سرازیر شد. چندی بعد به یک کنسرت خصوصی شجریان عزیز دعوت شدم، با خوشحالی برای شنیدن موسیقی و صدای او بال پرواز گشودم.»

 

منبع:دنیای اقتصاد

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۹ ، ۲۳:۰۳
ایران سرا

نابغه آواز!!

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۸ ق.ظ
حسن زیرک احتمالا مطرح‌ترین خواننده کرد است. نه فقط کردها بلکه بسیاری دیگر از کسانی که حتی زبان کردی را متوجه نمی‌شوند بعد از گذشت نیم قرن از مرگش هنوز هم آثار ماندگارش را دنبال می‌کنند. پخش صدای او به‌ویژه در فصل اول و دوم سریال «نون.خ» که عید پارسال و فروردین امسال روی آنتن شبکه اول سیما رفت، بسیاری از جوان‌ترها را نیز با صدایش آشنا کرد.

زیرک ۹۹ سال پیش در روز هشتم آذرماه سال ۱۳۰۰ در شهر بوکان به دنیا آمد و پنجم تیر ماه سال ۱۳۵۱ یعنی در ۵۱ سالگی نغمه‌های پرشمار و صدای منحصربه‌فردش را به جهان باقی کوچاند. او در نیم‌قرنی که زندگی کرد شمار بسیار بالایی از ترانه‌های سورانی،‌ هورامی، فارسی و ترکی آذربایجانی و حتی لری را آهنگسازی کرد و خواند.

همسر زیرک به نقل از او در جایی گفته که این خواننده بیش از ۲۸۰۰ قطعه موسیقی را ساخته یا اجرا کرده است ولی برخی از کارشناسان و موسیقی‌دانان، آثارش را در مجموع در حدود ۱۲۰۰ اثر برشمرده‌اند. حسن زیرک شاعر هم بود و برای آهنگ‌هایش، ‌شعر می‌سرود و نکته جالب آنکه حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشت. او در سال ۱۳۳۷ به رادیو کردی تهران پیوست و با همکاری کسانی همچون حسین یاحقی، حسن کسایی، جلیل شهناز، جهانگیر ملک، احمد عبادی و... ترانه‌هایی را ساخت و خواند و البته ماهانه ۱۲ هزار ریال حقوق دریافت می‌کرد. در سال ۱۳۴۱ این رادیو تعطیل شد و زیرک به رادیو کرمانشاه رفت. در آنجا با مجتبی میرزاده، ویولن‌نواز برجسته و جوان آن روزگار همکاری کرد و بخشی از مهم‌ترین آثار ماندگارش را به اجرا رساند. بسیاری از خوانندگان جوان از جمله محسن چاوشی نیز از سبک خوانندگی زیرک تاثیر گرفته‌اند و خیلی‌ها درباره جنس صدا و تاثیر موسیقی او حرف زده‌اند.

ازجمله شهرام ناظری خواننده سرشناس درباره حسن زیرک معتقد است: «در مجموع فقط می‌توانم بگویم که یک انسان نابغه به‌معنای واقعی بود. یعنی در همان لحظه که وارد ارکستر رادیو می‌شد و به اتاق ضبط می‌رفت، در آن واحد، هم شعر می‌سرود، هم آهنگ می‌ساخت و هم آن را می‌خواند، که تاکنون چنین موردی در موسیقی سابقه نداشته‌است... واقعا از افراد استثنایی و از نوابغ موسیقی کردی بودند و بنده در میان خوانندگان کرد علاقه خاصی به صدای حسن زیرک دارم.»

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۹ ، ۰۹:۲۸
ایران سرا

لطف ساز

چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۱۵ ق.ظ
آیین نکوداشت هفتادوسومین زادروز محمدرضا لطفی، موسیقیدان فقید ایرانی در قالب ویژه‌برنامه «لطف ساز»، شامگاه روز جمعه ۱۳ دی‌ماه در تالار «خلیج فارس» بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران برگزار خواهد شد.
این برنامه که با همکاری مشترک مکتب‌خانه میرزا عبدالله و بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران میزبان علاقه‌مندان موسیقی است، با سخنرانی جمعی از بزرگان موسیقی ایرانی و اجرای نوازندگان موسیقی کلاسیک ایرانی همراه خواهد بود. در چهار دوره اخیر هنرمندانی چون مجید کیانی، علی‌اکبر شکارچی، ارشد تهماسبی، حمید متبسم، قطب‌الدین صادقی، مجید درخشانی و ... به‌عنوان سخنران یا نوازنده حضور داشته‌اند. این ویژه برنامه ساعت ۱۹ برگزار می‌شود.
 
 
 
 
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۰۹:۱۵
ایران سرا

آهنگ خدا

سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۳۲ ب.ظ

جک لوسی ران ( 1987 م) تجربه خود را در خصوص رابطه موسیقی ،رقص روح و خدا چنین توصیف می کند:

دنیای ویولن ها،فلوت ها،شیپورها و سلوها( تک نوازی های) اشخاصی مانند فوگوسی،شرزوس و گاوت از موازینی پیروی می کنند که گویا در زیبایی و روشنی، با خداوند گفت و گو می نمایند.

جسم من نمی شنید،بلکه به درگاه او نیایش می کرد، روح من فراتر از حدّ و مرزها بود .

و اگر اشک به چشمان من می آمد، احساس سرازیر شدن آن ها را نمی کردم، زیرا آن ها در بیرون من قرارداشتند.

و هر زمان که ارکستر نواختن آهنگ را آغاز می کند،اشک های من با حق شناسی جاری می شوند.

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۸ ، ۱۲:۳۲
ایران سرا