فرازی از دعای امام سجاد(ع) به هنگام در خواست عافیت از باری تعالی، ارائه می شود:
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ،
وَ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ،
وَ جَلّلْنِی عَافِیَتَکَ،
وَ حَصّنّی بِعَافِیَتِکَ،
وَ أَکْرِمْنِی بِعَافِیَتِکَ،
وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ،
وَ تَصَدّقْ عَلَیّ بِعَافِیَتِکَ،
وَ هَبْ لِی عَافِیَتَکَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیَتَکَ،
وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیَتَکَ،
وَ لَا تُفَرّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَافِیَتِکَ فِی الدّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ،
وَ عَافِنِی عَافِیَةً کَافِیَةً شَافِیَةً عَالِیَةً نَامِیَةً،
عَافِیَةً تُوَلّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیَةَ،
عَافِیَةَ الدّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.
*******************
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست،
و لباس عافیت بر من بپوشان،
و سراپایم رابه عافیت فراگیر،
و به عافیت محفوظم دار،
و به عافیت گرامیم دار،
و به عافیت بى نیازم کن،
و عافیتت را بر من صدقه ده،
و مرا عافیت بخش و برایم بستر عافیت بگستر،
و عافیت را برایم از هر مانعى پیراسته ساز،
و در دنیا و آخرت بین من و عافیت جدایى مینداز.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست،
و مرا عافیت بخش ،عافیتى کافى و شفابخش، برتر و روزافزون،
عافیتى که در بدنم عافیت تولید کند،
عافیت دنیا و آخرت.
حدود 40 سال پیش رمانی منتشر شد با عنوان «چشمان تاریکی» (The Eyes of Darkness) به نویسندگی «دین کونتز» که در سال ۱۹۸۱ چاپ شد.
موضوع این کتاب در مورد یک ویروس است با نام «ووهان 400» و داستان درباره مادری است که فرزندش به طرز مرموزی ناپدید شده و پس از مدتی از شهر ووهان چین (منشأ ویروس جدید کرونا) سر در میآورد. مادر پسر برای یافتن او به ووهان میرود و در آنجا در جریان یک سلاح بیولوژیک (ویروس مصنوعی) جدید و خطرناک بهنام «ووهان-۴۰۰» قرارمیگیرد که در آزمایشگاه ساخته شده و افراد زیادی را مبتلا کرده است.
در رمان «چشمان تاریکی»، هر فردی که ویروس ووهان-۴۰۰ وارد بدن او شود، بیشتر از ۲۴ ساعت زنده نمیماند؛ چرا که بخشی از مغز را که وظیفه کنترل اعمال ارادی بدن از جمله نفس کشیدن را برعهده دارد، نابود میکند. کونتز در این رمان میگوید که این بیماری تنفسی جدید بسرعت در سراسر جهان همهگیر شده و در برابر تمام درمانهای شناختهشده مقاومت خواهد کرد.
این رمان درونمایه هولناکی دارد و نشان میدهد یک ویروس میتواند به یک تهدید بزرگ برای بشریت تبدیل شود و اینک این تهدید در قامت" کرونا" عینیت یافته...
خواجه نصیر به عنوان یک کارگزار فرهنگی با هوشمندی معرفتی و فرهنگی خاص خود خوی ویرانگری مغولان را به سمت شیفتگی به عمران و آبادانی و تمدن اسلامی-ایرانی سوق داد. مرکز این تحولات علمی رصدخانه مراغه بود. وی از طریق نفوذ در خان مغول یکی از بزرگترین کانونهای علمی بشریت را تاسیس کرد. به فرمان هلاکو همه اوقاف مملکت را که تحت نفوذ ایلخانان بود در اختیار خواجه گذاشتند تا از آن در ساخت رصدخانه و هزینههای مربوط به آن استفاده کند. وی حکما و منجمان اسلامی را از شهرهای مختلف، از چین تا آندلس، به همکاری طلبید و نیز از یک دانشمند چینی به نام فائو مون جی در مراغه استفاده کرد و از او دعوت کرد تا به کمک یکدیگر آلات رصدی را تکمیل و زیج ایلخانی را تدوین کنند و بعضی از آلات رصد را نیز خود اختراع کرد. وی با در اختیار گرفتن تمامی اوقاف، به آبادانی این موقوفات پرداخت. در هر ولایت و شهری نایبی از جانب خود گسیل داشت تا بر اوقاف مملکت نظارت کند و آنها را سامان بخشید. بدین سان وی به جمعآوری عشر موقوفات پرداخت و بودجه لازم را فراهم کرد و با تعیین حقوق دانشمندان در رصدخانه، منابع مالی نهضت نرمافزاری علم را فراهم کرد. خواجه از علاقه هلاکو و اباقا به علما و علم، به خصوص نجوم و رصد، بهترین استفاده را کرد و مجموعه رصدخانه به یک آکادمی یا مرکز جامع دانشگاهی تبدیل شد. آن دسته از جویندگان علم که از بلاد مختلف متواری شده بودند به پایگاه عظیم نشر افکار و اندیشههای بشر و فرهنگ غنی اسلامی و شیعی او ملحق شدند و به این ترتیب علمای بزرگ، از شمال آفریقا، آندلس و فارس، در مراغه جمعآوری شدند و نهضت تولید علم را بنیان گذاشت.
منابع او کتابهایی بود که به غارت رفته بود. خودش و هیاتهایی شامل افرادی چون مویدالدین عرضی و فخرالدین مراغی به کشورهای مختلف میرفتند و کتابها را فراهم و در رصدخانه جمعآوری میکردند. از نظر خواجه، علوم لازم تمدنسازی شامل علوم مختلف اسلامی (فقه و حدیث و اصول و کلام و حکمت) و علوم پایه (ریاضی، نجوم، حساب، نظام مالیه و علوم ادبی، شعر و ادبیات و هنر) بود. وی به نظریه وحدت سیستمی علوم و ارتباط و پیوستگی همه دانشها به هم اعتقاد داشت، زیرا همه علوم الهی، انسانی، پایه، علوم پزشکی و فنی برای تمدن سازی ضرورت داشتند. او یک حکیم واقعی صاحب خرد و معرفت بود که اعتقاد داشت شاخههای گوناگون علوم به یک اصل اساسی درخت حکمت و دانش متصل میشوند و به وحدت همه دانشها تاکید داشت. مرکز تمام این علوم رصدخانه بود و خواجه به خوبی میدانست برای یک نهضت تمدنساز نیروی انسانی دانشمند و تولیدگر علم لازم است.
بنابراین وی رصدخانه را به عنوان یک کانون علمی و هنری و گنجینه علوم دانشگاه اسلامی و مرکز تحقیقات علمی بنیان گذاشت. خواجهنصیر با نجات و گردآوری مغزهای فراری، دادن امکانات مناسب در مراغه، با تجمیع دانشمندان و هنرمندان خودی و بیگانه، از هر قوم و گروهی، از اهل کتاب و مسلمان، شیعه و سنی، افکار جدید شرق و غرب را با تمدن ایرانی-اسلامی ترکیب کرد و نفخهای نو و تازه به آن دمید تا بتواند چهرهای جهانی به علم و دانش ایرانی بدهد. دانشمندان رشتههای گوناگون در پژوهشگاه و رصدخانه به تحقیق و پژوهش و گفتوگو میپرداختند. همه رشتههای علمی مورد بحث و گفتوگو بود و آنان وسایل و کتب بسیاری را نگاشتند. برپایی مناظرات علمی از دانشمندان ملل و ادیان گوناگون، موجب اطلاع از نظریههای یکدیگر و تبادل اندیشه شد و این مساله موجب توسعه مرزهای دانش گردید.
ساختمان مراغه و سبک و معماری کار ساخت رصدخانه مراغه موجب شکوفایی علم هندسه و معماری و موجب رونق حیات شهرسازی و معماری ایران و مکتبی نوین در معماری شد و معماران و مهندسان با بهرهگیری از علوم ریاضی و هندسی و شیوه معماری سلجوقی، مکتب معماری عصر ایلخانی را تاسیس کردند. شروع بازسازی دوره ایلخانان مرهون جایگاه علمی و فرهنگی و نظریههای نوین علمی رصدخانه مراغه است. در این دوران شهرهای بسیاری بهوجود آمد؛ شنب غازان، ربع رشیدی، سلطانیه و جوین نمونهای از این شهرهاست. بنا به گزارش خواجه رشیدالدین فضلالله: «ربع رشیدی ۲۴ کاروانسرا، ۱۵۰۰ دکان، ۳۰ هزار خانه و چند مدرسه داشت و تعداد طلاب آن ۶ یا ۷ هزار نفر بود. و در کوی استادان آن، ۴۰۰ دانشمند و فقیه و محدث ساکن بودند و مستمری میگرفتند و در کوی دانشجویان، هزار طلبه و دانشجو ساکن بود و دو کتابخانه داشت که ۶۰ هزار جلد کتاب داشت. و بهدنبال آن در تبریز، فارس، یزد، خراسان و کرمان به اینگونه مراکزی بهوجود آمد.»
رشد شهرسازی و معماری در این دوره موجب پیدایی سبک معماری ایلخانی و سپس بهدنبال آن سبک معماری تیموری، صفوی، عثمانی و سبک معماری مغولان هند شد و بازسازی شهرهای مختلف به این ترتیب میسر شد. شکوفایی معماری شهری بعد از این دوران، همه مرهون این عصر است.
فیلم «سوهانک» از سوی بهمن کیارستمی در اختیار هفدهمین دوره جشن تصویر قرار گرفته تا نخستین نمایش جهانی آن در تصویر سال انجام شود.
در این فیلم عباس کیارستمی به جای تمام پرسوناژهای فیلم «طعم گیلاس» بازی کرده و فیلم توسط بهمن کیارستمی فیلمبرداری شده است تا بعدا بتوانند بر اساس آن بازیگران اصلی فیلم را هدایت کنند.
«سوهانک» فیلم منحصربهفردی است که قرار است بهار ۲۰۲۰ در بزرگداشت کیارستمی در مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو پاریس نمایش داده شود.
کریستوفر تایلر، عصبشناس مطرح دانشگاه در جدیدترین مقاله خودش در رابطه با لئوناردو داوینچی اینگونه بیان میکند که او دچار استرابیسم بود. اختلالی که به واسطه ناهماهنگی چشمان فرد ایجاد میشود.
به زبانی سادهتر یکی از چشمان لئوناردو داوینچی به علل ضعف عضلانی با تغییر زاویه جداگانهاش باعث میشد تا وی از هر دو چشم خود به صورت جداگانه استفاده کند. دکتر تایلر بر این باور است همین اختلال احتمالی چشم باعث پیشرفت پردازش سه بعدی مغز داوینچی شده است. در حال حاضر هنوز هیچ سند و مدرک معتبری مبنی بر وجود استرابیسم در داوینچی مطرح نشده ولی اینکه شاهکاری مثل نقاشی مونا لیزا را فردی با این نوع اختلال چشمی به تصویر کشیده، در نوع خود فرضیهای جذاب به نظر میرسد.
در نشستی با اجرای منصور ضابطیان و حضور رضا صائمی در جایگاه منتقد، عوامل فیلم «شنای پروانه» با اصحاب رسانه به گفتگو درباره حاصل کارشان نشستند.
چندی پیش کلیپی از این فیلم با عنوان " گنده لات «شنای پروانه» " دست به دست میشد. در آن کلیپ مشخص بود که نقش اصلی متفاوت فیلم را امیر آقایی بازی میکند. طناز طباطبایی، پانتهآ بهرام، مهلقا باقری و جواد عزتی دیگر بازیگران این اثر سینمایی هستند.
پانتهآ بهرام هم در خصوص نقش خود گفت: «من با محمد کارت همبازی بودم و میدانستم بازیگری را میشناسد وقتی به من پیشنهاد داد میدانست که من ریسک پذیرم و برای از ته زدن مو مخالفتی نمیکنم.»
او با توضیح اینکه این فیلم بر خلاف ظاهر مردانهاش به شدت فمینیستی است و زنهای فیلم قربانی هستند، افزود: «نقشی که من در فیلم داشتم از چهره و زنانهگیاش برای اینکه شرایط دیگری برایش تعریف نشده، میگذرد. هر چه زن در فیلم میبینیم قربانی شرایطی هستند که ساخته مردها است.»
جشنواره فیلم «ساندنس» بزرگترین جشنواره سینمای مستقل در آمریکا و از مهمترین جشنوارههای جهان محسوب میشود که توسط «رابرت ردفورد» بازیگر و کارگردان برجسته سینمای آمریکا در سال ١٩٨١ برای کشف و معرفی فیلمسازان و آثار مستقل سینمایی راهاندازی شد.سی و پنجمین جشنواره فیلم ساندنس از ۲۳ ژانویه تا ۲ فوریه (۳ تا ۱۳ بهمن) در ایالت یوتای آمریکا برگزار شد.
«یلدا» با موضوع بخشش، یکی از تولیدات مشترک سینمای ایران در سالهای اخیر است که سرمایهگذارانی از فرانسه، آلمان، سوئیس، لوکزامبورگ، لبنان و ایران آن را تولید کرده و شرکت پیرامید اینترنشنال پخش جهانی آن را بهعهده دارد. «ساندنس» نخستین نمایش جهانی «یلدا» بود. این فیلم همچنین در جشنواره جهانی فیلم برلین هم پذیرفته شده است. همچنین در بخش فیلم کوتاه نیز صدف عسگری برای بازی در فیلم کوتاه «امتحان» به کارگردانی سونیا حداد برنده جایزه ویژه هیات داوران جشنواره ساندنس آمریکا شد و کارگردانی فیلم نیز مورد تقدیر قرار گرفت. یلدا و امتحان پیش از این در جشنوارههای داخلی نیز با استقبال مخاطبان و منتقدان روبهرو شده بودند.