هیچ دوستی به جز کوهستان
سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۱۴ ق.ظ
این روزها که جهان و ایران درگیر بحران کرونا و قرنطینه خودخواسته است، نوید محمدزاده مشغول خواندن کتاب بهروز بوچانی، نویسنده کُرد مهاجر است تا موجب دلگرمی و همراه مخاطبان ادبیات در روزهای قرنطینه باشد. کتاب «هیچ دوستی بهجز کوهستان» نوشته بهروز بوچانی در طول مدتی که از سوی نشرچشمه منتشر شده توانسته با اقبال مناسبی ازسوی مخاطبان روبهرو شود و در مدت کمتر از سه ماه به چاپ دوازدهم رسیده است. هماکنون این کتاب با اجرای نوید محمدزاده، آهنگسازی بامداد افشار و هدایت پوریا عالمی در استودیوی رادیوگوشه در حال ضبط است.
«هیچ دوستی بهجز کوهستان» تجربهای تکاندهنده است که شاید در مرز باریک میان رمان و ادبیات غیرداستانی حرکت میکند. کتاب، علاوهبر قصه اُدیسهوارش، سفری است به برزخ؛ برآمده از واقعیت زیستی نویسنده. شاید برای همین است که رسانهها و نویسندگان جهان، بسیار درباره این کتاب اظهارنظر کردهاند.
۹۹/۰۲/۰۲
بهروز بوچانی (1362)، نویسنده و مستندساز و روزنامهنویسِ ایرانی، خاطرهی دوزخ را با خود دارد. او که پیش از ترکِ ایران در حوزهی محیط زیست و مسائلِ کُردها مشغول به فعالیت و نوشتن بود، ناچار شد تا ایران را به مقصد استرالیا ترک کند و این آغازِ راهی بود که از او نویسندهای رنج دیده ساخت. بوچانی بعد غرق شدن قایق مهاجران غیرقانونی از مرگ گریخت، اما در اقدام بعدیش به دستِ گارد نیروی دریایی استرالیا دستگیر شد و همراه مهاجرانِ دیگر به جزیرهی مانوس فرستاده شد. او در این ناکجاآباد، که حقِ خروج از آن را نداشت و شبیه یک تبعیدگاهِ مخوف بود، نوشتن کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان را پنهانی آغاز کرد. او خاطرات و تجربه هایش را در قالبِ رمان به زبان فارسی مینوشت و از طریقِ پیام رسانِ واتسآپ برای امید توفیقیان میفرستاد، که در نهایت منجر به انتشارِ کتابش شد. و اینگونه بود که ناگهان جهان از طریق ادبیات و کلمات فهمید چه بر بوچانی و دیگران رفته، کتاب برندهی جایزهی بسیار معتبرِ «ویکتوریا» شد اما دولتِ استرالیا اجازه نداد او برای دریافت جایزهاش از جزیره خارج شود. فشارِ رسانهها و ستایش نشریات معتبری چون نیویورک تایمز، گاردین، واشنگتنپست و... نیز کتاب تکاندهندهاش را بیش از پیش مطرح ساخت و عملاً کاری کرد که او بالاخره در اواخرِ نوامبر 2019 از دوزخِ مانوس آزاد شود و به نیوزلند برود.
کتاب فوق روایتی است از مردی که چندبار مرگ را تجربه کرده و حالا با قدرتِ ادبیات، آزادیاش را به دست آورده. کتابی که بعید است تصاویرش از لوح ذهن فراموش شود...